توطئه بزرگ انگلیسیها علیه زبان فارسی
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۴۹۸۸۷۳
تا حدود دویست سال قبل و پیش از آنکه هندوستان مستعمره انگلستان شود، زبان فارسی دومین زبان رسمی و زبان فرهنگی و علمی این کشور بهشمار میرفت. زبان فارسی که در دوره غزنویان به هند راه یافت؛ با تاسیس امپراطوری مغول در هندوستان به اوج پیشرفت خود رسید و زبان رسمی هند شد؛ شاعران بزرگی همچون بیدل دهلوی، امیرخسرو دهلوی و دستگاه شعری سبک هندی را در خود پروراند و بخشهای زیادی از تاریخ و ادبیات هند به این زبان نگاشته شده است؛ اما پس از استعمار، انگلیسیها در سال ۱۸۳۲ میلادی، با اجبار زبان انگلیسی را جایگزین زبان فارسی کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با این حال و پس از گذشت بیش از دویست سال از خروج اجباری زبان فارسی از محافل رسمی و علمی هندوستان، هنوز هم زبان فارسی در میان مردم و محیط آکادمیک هند خواهان دارد و بیش از ۴۰ کرسی رسمی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاههای هند دایر است. عددی که از هیچ، کمی بهتر است، اما با توجه به پیشینه زبان فارسی در هند و نقش و سهمی که در تاریخ و ادبیات و نسخههای خطی هند دارد، عدد ناچیزی است. هرچند که اهل فن بر این نظرند که همین مقدار هم رو به زوال است و سال به سال از توجه به زبان و ادبیات فارسی در هند، کاسته میشود. این مسئله نه تنها برای زبان فارسی به عنوان یک زبان کلاسیک، بلکه برای حفظ فرهنگ و تاریخ هند هم مهم و قابل بحث و پیگیری است. همین مسائل باعث شد که با اخلاق احمد انصاری (آهن) ، شاعر زبان فارسی و اردو و استاد بخش مطالعات زبان و ادبیات فارسی دانشگاه جواهرلعلنهرو که تالیفات، تصحیح و ترجمههایی هم به زبان فارسی دارد، گفتوگویی داشته باشیم و وضعیت زبان و ادبیات فارسی را در هند امروز جویا شویم.
در جلسهای که با عنوان «وضعیت حال و آینده زبان فارسی در شبه قاره» برگزار شده بود؛ شما عنوان کردید که زبان فارسی در هند رو به زوال است. دلیل شما برای این ادعا چیست؟ و منظور شما کرسیهای زبان فارسی در دانشگاه و محیط آکادمیک است، یا به طور کلی زبان فارسی به عنوان زبانی که سالها زبان رسمی هند بودهاست؟
اینکه زبان فارسی در هند رو به زوال است، دلایل مختلف تاریخی و سیاسی دارد؛ البته دلایل اجتماعی و اقتصادی هم تا حدی هست. همانطور که مستحضرید، در هند زبان فارسی تقریبا هزار سال، زبان علمی، ادبی و زبان رسمی بوده و تقریبا ۲۰۰ سال پیش، یعنی در سال ۱۸۳۵ میلادی، توسط انگلیسها که به عنوان حکمرانان استعماری در هند حضور داشتند، از رسمیت خارج شد. در واقع انگلیسیها متوجه شدند که زبان فارسی، قرنها در هند بوده و مباحث علمی و فرهنگ و تاریخ به زبان فارسی و در ادبیات فارسی حفظ شده بود. آنها میخواستند که این ارتباط با نسلهای بعد قطع شود و مردم و تمدن هند، از این میراث دور بشود. این یک توطئه بزرگ بود که در آن زمان مردم، یا خیلی متوجه نشدند، یا اینکه مجبور بودند به آن تن دهند. بعدا هم اینها زبانها را با شناختهای مختلف، یعنی با گروههای مردم مختلف وابسته کردند و از طریق این سیاست، بعدا مردم فکر کردند که زبان فارسی به عنوان یک زبان خارجی است؛ یا اینکه زبان یک گروه خاص است و به این دلایل زبان فارسی را نادیده گرفتند. باز هم چون تقریبا تمام زبانهای جدید هند، تحت تاثیر زبان فارسی بوده و شعر، ادب، وزنها و اصطلاحات فراوان فارسی، در تمام این زبانها در سراسر هند حضور دارد؛ بنابراین زبان فارسی در هند ادامه پیدا کرده و خیلی از کتابهای مذهبی از هزاران نویسنده از ادیان و گروههای مختلف در هند، به زبان فارسی است.
همچنین مثلا خیلی از انواع شعری و ادبی و دستورهای زبان مختلف به اردو، تحت تاثیر زبان فارسی بوده است. اما الان کم کم نه تنها زبان فارسی در هند رو به زوال است، بلکه متاسفانه شاهد هستیم که خود زبانهای هندی، اردو و خیلی زبانهای اصلی دیگر هم، میان جوانها و نسلهای جدید زیاد متداول و رایج نیست؛ بهخصوص به عنوان زبان علمی و به نظرم این یک مسئله بزرگ تمدنی است؛ بهخصوص در این منطقه و شبهقاره که مردم در حال دور شدن از میراث فرهنگی خود هستند. به این دلایل است که بیتوجهی به زبان فارسی روزافزون است و با وجود اینکه بزرگترین مخزن مخطوطات و نسخههای خطی فارسی در هند هست، اما متاسفانه مردم متوجه ارزش آن نیستند.
استقبال از زبان فارسی در هندوستان چگونه است؟ آیا جوانان و نسل امروز هند هم به زبان فارسی علاقه دارند؟
در هند و در دانشگاه ما از زبان فارسی استقبال میشود. چرا که زبان فارسی به عنوان زبان خیام، سعدی، مولانا و حافظ شناخته میشود و مردم نسبت به آن علاقهمند هستند. ما هر سال دانشجویان زیادی داریم که خودمان، بر اساس توانمان انتخاب میکنیم، چند نفر بپذیریم و بیشتر دانشجویان علاقهمند پذیرش هستند. اما اگر بیشتر همکاری میشد، بچهها تشویق میشدند و استقبال بیشتر میشد.
وضعیت ادبیات فارسی را در هند چگونه میبینید؟ کدام شاعر یا نویسنده ایرانی در هند بیش از دیگران شناخته شده است؟
در هند معمولا مردم باسواد با شاعران بزرگ ایران، مثلا مولانا، حافظ، سعدی و خیام و خود شاعران هندی مثل امیرخسرو و بیدل و اقبال آشنایی دارند؛ اما متاسفانه درباره شاعران جدید خیلی آشنایی ندارند. فقط به واسطه ترجمه، کمی با شعر فروغ آشنا هستند. به نظر من باید کارهای ترجمه بیشتر توجه شود، تا مردم بیشتر با ادبیات ایران آشنا شوند. قبلا شاهد بودیم که خیلی از شاعران زبان اردو، هندی و بنگالی و زبانهای دیگر، تحت تاثیر این شاعران بزرگ فارسی، شعرها سروده بودند. مثلا پدر«تاگور» که همه ما او را میشناسیم، حافظِ حافظ بود. خود شعر تاگور هم تاثیری از امیرخسرو و حافظ دارد. همچنین خیام بسیار مورد توجه شاعران زبانهای مختلف هند بوده؛ ترجمههای فراوان شده و شرحها بر او نوشته شده است؛ که یکی از دلایل این توجه، ترجمه «فیتزجرالد» از رباعیات خیام است. به این دلیل به نظرم ترجمه هم بسیار ضروری و لازم است؛ بهخصوص ترجمه شاعران جدید که ظرف ۲۰۰ سال گذشته و امروز شعر سروده و میسرایند؛ که مردم معمولا با کارهایشان آشنا نیستند.
۲۴۱۲۴۱ کد خبر 1311844
منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: ادبیات ایران زبان فارسی هند اربعین ترکیه سوریه ایالات متحده آمریکا کردهای سوریه باشگاه استقلال پیاده روی اربعین باشگاه پرسپولیس دونالد ترامپ جام حذفی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۴۹۸۸۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جمهوری اسلامی؛ عصر شکوفایی ادبیات اقوام/ شیرنوایی نابغه ای که ناشناخته مانده است
خبرآنلاین - مهرداد خوشکار مقدم: «غلامرضا رزمی» متولد ۱۳۵۷ تبریز، شاعر و پژوهشگر ادبیات ترکی آذربایجانی است که با انتشار مجموعه ای پنج جلدی، جایگاه «نظام الدین امیر علیشیر نوایی» را در ادبیات ترکی و فارسی احیا و مسیر جدیدی در حوزه پژوهش آثار فراموش شده ایجاد کرده است. در عشق و علاقه وی به پژوهش همین بس که با وجود از دست دادن شغل خود در دوران کرونا، تمام پس انداز خود را صرف پژوهش و خلق این اثر کرده است.
به همین مناسبت گفتگویی با وی ترتیب داده ایم که می خوانید:
غلامرضا رزمی کیست و چگونه به حوزه شعر و ادب گرایش پیدا کرد؟
از کودکی به واسطه پدرم که عاشق ادبیات عاشقی بود با فولکلور و داستانهای قدیمی آذربایجان آشنا شده و گلستان سعدی نیز اولین کتاب در حوزه ادبیات فارسی بود که از عمویم هدیه گرفتم. بعدها با اشعار شعرای ترکی چون صراف و سیدعظیم شیروانی نیز آشنا شده و اواخر دبیرستان متوجه شوم می توانم شعر بگویم… با حضور در جلسات کتابخانه شهید مطهری دبیرستان فردوسی و نیز انجمن های ادبی، رفته رفته وارد این حوزه شدم.آیا عشق به ادبیات را در دانشگاه نیز ادامه دادید؟
در دانشگاه تا ارشد اصلاح نباتات تحصیل کردم اما ادبیات را رشته دانشگاهی ندیدم، ذات ادبیات عشق و تحقیق است… مواردی که در دانشگاه های امروزی بدان توجهی نمی شود.با توجه به حضورتان در انجمن های ادبی مختلف، نقطه عطف ورود شما به حوزه ادبیات ترکی آذربایجانی کجا بود؟
تا ۸۵ در هر دو حوزه ادبیات فارسی و ترکی فعالیت داشتم. در اواسط دهه ۸۰ بود که به دنبال تاسیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تبریز، سیدقاسم ناظمی (کاردار فرهنگی ایران در ترکیه) آن زمان به عنوان نخستین رئیس این سازمان به ما اعتماد کرد و منجر به ایجاد فضای جدیدی در ادبیات ترکی آذربایجانی شد.تاسیس جشنواره بین المللی خط سوم به صورت دو زبانه (ترکی-فارسی) با حمایت سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تبریز یکی از شاهکارهای آن ایام بود که فضای افراطی و حساسیت به ادبیات اقوام را به سوی عقلانیت و اعتدال سوق داد… البته مسیری که بعدها با کج سلیقگی برخی مدیران تداوم نیافت.
به نظر می رسد چاپ دوره پنج جلدی «نظام الدین امیر علیشیر نوایی» با اقبال گسترده ای در محافل علمی داشته است… در این مورد بگوئید که چگونه با این شخصیت آشنا شده و پروژه تحقیقاتی خود را چگونه آغاز کردید؟
سال ۹۱ بود که یکی از دوستان ادیب ام دوره چهار جلدی از کتاب امیرعلی شیرنوایی را که در استانبول منتشر شده بود به من اهدا کرد و این موضوع نقطه آآغاز آشنایی ام با آثار این ادیب و شاعر توانمند قرن نهم شد.اهمیت علمی و ادبی «امیر علیشیر نوایی» چیست و چه چیزی باعث گرایش شما به سمت تحقیق و پژوهش در آثار وی شد؟
«امیر علیشیر نوایی» در ۳۰ سالگی به عنوان مشاور سلطان حسین بایقرا، آخرین پادشاه تیموری منصوب شد. تاثیر وی در شکوفایی علمی و فرهنگی هرات در جهان اسلام را با جایگاه خواجه نظام الملک در دوره ایلخانان مقایسه می کنند.با اینحال اما چهره این ادیب و دانشمند ایرانی در داخل کشور شناخته شده نیست. او ۳۰ اثر تالیف کرده که ۲۹ جلد آن در کتابخانه های مهم جهان اسلام موجود بوده اما کتاب «زبده التواریخ» او هنوز پیدا نشده است.
آثار وی به چه زبان هایی منتشر شده اند؟
دو کتاب «دیوان فارسی» و «رساله معما» از آثار او به زبان فارسی بوده و بقیه آثارش به زبان ترکی تالیف شده است. در آن عصر فارغ از اینکه کتاب های مولفان به چه زبانی نگاشته شده، نام آن باید عربی می بود لذا عنوان تمام آثار امیرعلی شیرنوایی و نویسندگان هم عصر او، عربی است.عمده آثار امیرعلی شیرنوایی در چه حوزه هایی است؟
از ۲۹ جلد موجود تعداد ۱۳ دیوان نظم است و بقیه به صورت نثر نگاشته شده اند.
مهمترین کتاب وی کتاب «محاکمه اللغتین» است که در حوزه ادبیات، به مقایسه زبان ترکی و فارسی پرداخته و با کتاب «میزان الاوزان» برای اولین بار رساله عروض ادبیات ترکی را نگارش کرد که کاملترین اثر ادبیات ترکی در این حوزه محسوب می شود.
علی شیر نوایی همچنین اولین تذکره الشعرای ترکی را به نام «مجالس النفائس» منتشر کرده که بعد از او مرجع تمام تذکره نویسان ادبیات ترکی و فارسی شده و حتی تذکره دولتشاهی سمرقندی نیز به سفارش او نگاشته شده است.
او در حوزه عرفان نیز دست به قلم بوده به طوریکه در کتاب «نسائم المحبه» تذکره و اندیشه ۷۷۰ عارف و صوفی آن عصر را جمع آوری و به زبان ترکی منتشر کرده است.
در سایر حوزه های علوم چه آثاری پدید آورده است؟
یکی از آثار قابل تامل امیرعلی شیرنوایی در حوزه تاریخ نگاشته شده… وی با تحقیق در سلسله های پادشاهی ایران «تاریخ ملوک عجم» را از ابتدا تا یزدگرد سوم جمع آوری و به رشته تحریر درآورده است.کتاب «تاریخ انبیا و حکما» نیز یکی دیگر از آثار او به شمار می رود که به زندگی پیامبران حضرت آدم تا حضرت محمد (ص) و فیلسوفان و حکمای یونان و ایران اختصاص دارد.
در حوزه سیاسی اجتماعی نیز کتاب «محبوب القلوب» را نوشته و همچنین مشاغل و اصناف و مناصب و شرح وظایف و حدود شرعی و فقهی و وظایف حکومتی عصر تیموری را به رشته تحریر درآورده که برای پژوهش در دوران تیموری منبعی ارزشمند به شمار می آید.
با توجه به شرایط آن دوران، امیرعلی شیرنوایی تابع چه مذهبی بوده است؟
شاید بتوان گفت که او پاسخ به این سئوال را در کتاب «نظم الجواهر» داده است. او در این اثر ۲۸۸ حدیث از حضرت علی (ع) را در قالب رباعی سروده و در اثبات شیعه بودن خود، به حضرت امیر (ع) تقدیم کرده است.او همچنین ۴۰ حدیث از پیامبر (ص) نیز به صورت رباعی سروده است.
افراد تاثیرگذار در زندگی امیرعلی شیرنوایی چه شخصیت هایی بودند؟
در وهله نخست، «سید حسین اردشیر» صوفی نامدار آن دوران در تشکیل شخصیت علمی و ادبی شیرنوایی، موثر بوده و پدر معنوی وی به شمار می رود.سلطان حسین بایقرا دومین فرد تاثیرگذار زندگی وی به شمار می آید که از کودکی باهم دوست بوده و در دربار درس خوانده بودند. گرچه شیرنوایی در ۳۰ سال اول زندگی خود مشقت های زیادی متحمل شده اما بعد از روی کار آمدن سلطان حسین بایقرا، زندگی او نیز متحول می شود.
سومین فرد موثر در زندگی او، عبدالرحمن جامی شاعر بنام آن عصر است.
نوایی همچنین در کتابی از فردی به نام «پهلوان محمد» کشتی گیر نام برده که در زندگی او تاثیرگذار بوده است.
پس از عصر تیموری چه بر سر امیرعلی شیرنوایی و آثار او آمد؟
بعد از سقوط تیموری در سال ۹۱۷ شاه اسماعیل هرات را فتح کرده و نسخ بسیاری از آثار او را به تبریز منتقل و بخشی در هرات باقی ماند؛ اما با فتح تبریز توسط عثمانی ها اغلب نسخ خطی غارت و به استانبول منتقل شده و امروزه نیز همانجا نگهداری می شوند.با اینحال آثار خطی امیر علی شیرنوایی در ایران هم کم نیست به طوریکه در همین کتابخانه مرکزی تبریز نیز ۲۰ اثر نفیس او نگهداری می شود که ۱۱ نسخه از آثار وی خطی است.
و بقیه آثار او در کجا نگهداری می شود؟
بر اساس تحقیقاتی که انجام داده ام، عمده آثار وی در موزه توپ قاپی استانبول بوده اما نسخه های نفیس دیگری در مصر، ازبکستان، روسیه، انگلیس و برخی از کتابخانه های معتبر جهان موجود است.عمده اهمیت علمی و جایگاه ادبی امیر علی شیر نوایی در تاریخ ایران چیست؟
امیرعلی شیر نوایی در آثار خود روحیه ایران گرایی دارد و تمام اقوام را داخل تاریخ ایران می بیند. لذا می توان او را منادی وحدت ترکی و فارسی دانست.گرچه تاثیرات او را نمی توان به یک حوزه خلاصه کرد اما شاید مهمترین تاثیر وی، ابداع زبان مرجع برای نگارش به ترکی با الفبای عربی و لهجه ترکی جیغاتای است که از قرن نهم تیموری تا عصر صفوی و قاجاریان و همزمان در دولت عصمانی مورد استفاده قرار می گرفت.
آثار و مکاتبات به جای مانده از منشی نادرشاه افشار و مکاتبات «نشاط اصفهانی» اولین وزیر خارجه ایران عصر فتحعلی شاه تا اذعان «یحیی کمال» عثمانی به رواج این خط و زبان حکایت از تاثیر او در این حوزه دارد.
چگونه این رسم الخط و زبان معیار از بین رفت؟
ترکی غرب شامل آذربایجان و قلمرو عثمانی تحت تاثیر زبان های عربی، فارسی و روسی بوده اما ترکی شرق از خراسان تا مرز سین کیانگ چین کمتر دچار تغییر و تحول شده بود.در قرن ۱۹ و ۲۰ چندین حادثه تاریخی باعث می شود که این رسم الخط و زبان معیار از بین برود. جدایی هرات از ایران در زمان ناصرالدین شاه و معاهده گلستان و ترکمنچای و جدایی بخشی از ایران و تسلط روسیه به قفقاز جنوبی در دوران فتحعلی شاه است. وقوع جنگ جهانی اول و سقوط امپراطوری عثمانی نیز منجر به روی کار آمدن آتاتورک و تغییر رسم الخط از الفبای عربی به لاتین شده و بدین ترتیب اتصال نسل های بعدی به آثار فرهنگی و تمدنی گذشته قطع می شود.
همزمان با این تحولات، سلسله قاجار نیز در ایران سقوط کرده و با روی کار آمدن پهلوی، دشمنی با اقوام ایرانی آغاز می شود.
با این اوصاف، وضعیت در دوره جمهوری اسلامی چگونه است؟
هرچقدر هم از برخی سیاست های فرهنگی انتقاد داشته باشیم، باید اذعان داشت که انصافاً جمهوری اسلامی عصر شکوفایی ادبیات اقوام ایرانی به ویژه ترکی آذربایجانی است؛ چراکه در این دوره سیاست های کلان، ماهیت اسلامی دارد نه قومیتی. او عقیده دارد اگر کمی عقلانیت در حوزه فرهنگی و هنر حاکم شده و فضا بازتر شود، وضعیت بهتر از این هم خواهد شد.جایگاه علی شیر نوایی را در حوزه شعر و ادبیات چگونه ارزیابی می کنید؟
سئوال خوبی است. باید در یک سطر اینگونه گفت که جایگاه امیر علی شیر نوایی در ادبیات ترکی مانند حافظ و سعدی و نظامی در شعر فارسی است با این تفاوت که شعرای فارسی هرکدام در یک حوزه نامدار هستند ولی علی شیر نوایی در تمام حوزه های شعر ترکی شاهکار است به حدی که از قرن ۹ به بعد تمام ادبیات ترکی و حتی بخشی از ادبیات فارسی تحت تاثیر او قرار دارد.تحقیقات من نشان می دهد قله های ادبیات ترکی و فارسی تحت تاثیر آثار نوایی است به طوریکه دلیل اصلی ایجاد سبک هندی در شعر فارسی نیز آثار علی شیر نوایی بوده به طوریکه صائب تبریزی به عنوان یک شاعر ترک زبان، تحت تاثیر آثار نوایی قرار گرفته و با بازگردان سبک دیوان نوایی به فارسی، سبک هندی را بنیان نهاده است.
صائب تبریزی در یکی از سروده های خود، علاقه و تاثیر نوایی در آثار خود را اینگونه سروده است:
کاش آن ترک ستمکار به قرآن میداشت
اعتقادی که به دیوان نوایی دارد
تاثیرات نوایی تا صده های اخیر نیز تداوم داشته به طوریکه فضولی، دیگر شاعر بزرگ ادبیات ترکی نیز بیشترین تاثیر را از علی شیر نوایی گرفته است.
در ادامه راه چه برنامه ای برای آثار دیگر امیر علی شیر نوایی دارید؟
خمسه نوایی که نظیره ای است بر خمسه نظامی آماده چاپ است...امیر علی شیر نوایی به میراث و هویت فرهنگی مشترک ایران با کشورهای ترک زبان منطقه تبدیل شده لذا تلاش می کنم جایگاه این شاعر، ادیب و دانشمند ارزشمند ایرانی را که در داخل کشور ناشناخته مانده احیا کنم.
سپاس از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.
۴۶
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902915